Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «پارس نیوز»
2024-05-03@08:10:46 GMT

آقای بازیگر: هنر ارث پدری کسی نیست!

تاریخ انتشار: ۲۷ فروردین ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۲۹۳۸۳۹۴

آقای بازیگر: هنر ارث پدری کسی نیست!

به گزارش پارس نیوز،

امیرحسین آرمان در سال گذشته یکی از چهره‌های سال تلویزیون به‌شمار می‌آمد که با مجموعه «پریا» درخشید و توانست نگاه‌های زیادی را به‌خود جلب کند و با حضور در دوباره‌اش در این مدیوم و در یک مجموعه طنز توانست در عین حال هم مردم را بخنداند و هم با «پریا» متاثرشان کند به‌همین خاطر با او گپی زدیم که در ادامه می‌خوانید.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

سال ۹۵ برای شما چطور گذشت؟ به‌نظر می‌رسد در تلویزیون خیلی بیشتر درخشیدید.

در سال ۹۵ برای من در تلویزیون، اتفاقات بسیار خوبی افتاد برعکس سینما که کارهایم با توقیف و اکرانی دیر و بد، مواجه شد. پس از بازی در سریال‌های «کیمیا» و «پریا»، برنامه‌ای برای حضور دوباره در تلویزیون نداشتم چون نمی‌خواستم خودم را تکرار کنم و از طرفی همه پیشنهادها شبیه کارهای قبلی‌ام بود. این اتفاق بعد از پخش مجموعه «پریا» هم افتاد و از من برای حضور در ۹۰درصد سریال‌های تلویزیون دعوت شد که من هیچ‌کدام را نپذیرفتم. مدتی بعد از «پریا» حسین سهیلی‌زاده با من تماس گرفت و گفت که کاری برای ایام عید با موضوع طنز داریم و از من دعوت کرد تا گفت‌وگویی درباره آن با یکدیگر داشته باشیم. ما نیز با هم صحبت کردیم تا در ابتدا ببینیم می‌توانیم این کار را انجام دهیم یا نه؟ زیرا اگر انجام نشود هر جفتمان زیر سوال می‌رفتیم. قصه را خواندم و گفتم که این کار شدنی است اما باید روی آن کار کرد. سعی کردم خودم روی این تیپ کار کنم و حتی پیشنهاد عینک و بند عینک را هم خودم مطرح کردم و سهیلی‌زاده نیز قبول کرد. از این رو ما کار را جلو بردیم و تمام لذت«مرز خوشبختی» در این بود که با آنچه تا کنون در سینما و تلویزیون بازی کرده بودم کاملا تفاوت داشت. «مرز خوشبختی» بیشتر برایم مثل یک فرصت بود تا این‌که فقط بخواهم کاری را به کارنامه‌ام اضافه کنم.

چقدر از خروجی این سریال راضی هستید؟

باید درباره «مرز خوشبختی» بگویم که ما در شرایط بسیار بدی این سریال را ساختیم. چه از لحاظ مالی، چه حضور افرادی که خیلی کاربلد نبودند و از طرف دیگر آلودگی هوا و سرمای شدید همه و همه دست به‌دست هم داد تا کار به سختی تولید شود و در کنار همه این‌ها این کار شصت تا هفتاد لوکیشن داشت که این برای سریالی ۱۵ قسمتی خیلی زیاد است. درنهایت وقتی کار را دیدم خدا را شکر سطحش خیلی بیشتر از انتظاری بود که زمان تولید داشتیم. هرچند معتقدم این کار می‌توانست خیلی بهتر از این هم باشد اما نشد. به‌هر حال آن چیزی که آمار و شواهد نشان می‌دهد این است که «مرز خوشبختی» توانسته بود مخاطبان زیادی را جذب کند. برخی دوستان من از انگلیس و آمریکا با من تماس داشتند و راجع به آن با من حرف زدند این یعنی که حتی خارج از ایران نیز «مرزخوشبختی»را می‌دیدند و استقبال خوبی از آن شده بود.

چقدر کارهای دیگر را در ایام عید تماشا کردید؟

یکی از سریال‌هایی که خیلی دیده شد «دیوار به دیوار» بود که من مقایسه این مجموعه با «مرز خوشبختی» را قیاسی مع‌الفارق می‌دانم زیرا سریال سامان مقدم مختص ایام عید نبود بلکه سریالی شصت قسمتی است که پخش آن از ایام عید آغاز شد. کاری که برای ایام عید ساخته می‌شود تعریف خاص خودش را دارد و در ۱۳ تا ۱۵ قسمت ساخته می‌شود و تعریف مشخصی در شروع، نقطه اوج و پایان دارد مثل دیگر سریال‌های مناسبتی. نمی‌توانم خیلی «دیوار به دیوار» را سریالی نوروزی به حساب بیاورم به‌خاطر این‌که کاری شصت قسمتی است. اما به‌طور قطع کار خوبی است و کماکان مخاطبان خودش را دارد ولی با توجه به بودجه‌ای که کار ما داشت بجز کارهای مطرح بوده است. البته شنیده‌ام که «علی‌البدل» نیز بسیار موفق بود.

آیا امسال شاهد حضور دوباره‌ شما در تلویزیون هستیم؟

امسال و در ادامه فکر نمی‌کنم که برای تلویزیون کار کنم. مگر این‌که کار ویژه‌ای باشد و با کارهای قبلی‌ام فرق کند اما بعید می‌دانم که فعلا چنین کاری ساخته شود زیرا کار کردن در تلویزیون به‌خصوص در زمینه سریالسازی واقعا کار سختی است و چندین ماه کار کردن فرسایشی است. خیلی باید داستان، شخصیت و شرایط خوبی باشد که بتوانم قبول کنم زیرا غیر از این‌که باشد ما فقط خودمان را تکرار می‌کنیم و این اصلا خوب نیست و مخاطب هم این را دوست ندارد.

شما کمی از سینما فاصله گرفتید. این انتخاب به‌خاطر شرایط سینماست و پیشنهاد خوبی نداشته‌اید یا حضور در این مدیوم را فعلا برای خودتان صلاح نمی‌بینید؟

در سینما نیز پیشنهاداتی داشته‌ام اما همان‌طور که می‌دانید سینما هم فصلی است مثل تلویزیون. وقتی نزدیک ایام عید می‌شود همه می‌گویند که باید کارمان را بسازیم؛ سینما نیز تا زمانی که نزدیک به جشنواره می‌شود همه شروع به کار می‌کنند. پیشنهاداتی که به من شد همه در زمان فیلمبرداری «مرز خوشبختی» بود. در آن زمان هم اصلا شرایطش فراهم نبود زیرا من در کاری که ۹۰ تا ۱۰۰ روزه بود در کل چهار تا پنج روز استراحت داشتم اما برایم اصلا ناراحت‌کننده نیست که بگویم از سینما فاصله گرفته‌ام زیرا سینمای امروز شرایط ایده‌آل و خوبی ندارد که بشود در آن کار کرد یا اگر کار هم نکنم نمی‌گویم چیزی را از دست دادم چون اصلا اینطور نیست. البته در کل دنیا، تلویزیون با شیب بسیار ملایمی در حال سبقت گرفتن از سینماست. من هم مثل اغلب هنردوستان درحال حاضر از مخاطبان سریال‌های نمایش خانگی هستم و می‌بینم که کیفیت این سریال‌ها گاهی از تولیدات سینما هم بالاتر و با سینما قابل رقابت است.

به‌نظر می‌آید که از سینما دل پری دارید!

ببینید وقتی می‌خواهیم راجع به سینما حرف بزنیم باید تعارف را کنار بگذاریم؛ من به‌عنوان کسی که از سال ۸۳ در سینما فعالیت می‌کند این اجازه را به خودم می‌دهم که بگویم ما راجع به کدام سینما صحبت می‌کنیم؟ سینمای اکشن؟ سینما موزیکال؟ سینمای تاریخی؟ سینمای انیمیشن؟ سینمای علمی-تخیلی؟ ابر قهرمانی؟ ورزشی و...کدام سینما؟ ما هیچ‌کدام از این‌ها را در سینمایمان نداریم و این قیاس‌مع‌الفارق است که بخواهیم خودمان را با آن طرف آبی‌ها مقایسه کنیم. در سال گذشته گردش مالی سینما نزدیک به ۱۷۰ میلیارد تومان بوده است این مبلغ معادل پول یک روز گردش مالی نفت این کشور است. اندازه خروجی سینما در اقتصاد کشور ما هیچ چیز نیست، سینمای ما در سینمای اجتماعی و کمدی خلاصه شده است آن هم نه آن کمدی که در همه جای دنیا رایج است. حدود دو سال است که من در سینما نبوده‌ام اما احساس نمی‌کنم که چیزی را از دست داده‌ام. ما اوایل کارمان را شروع کرده بودیم هم کم‌تجربه بودیم، هم خیالپرداز. درعین حال فکر می‌کردیم کار فقط در سینماست ولی وقتی وارد آن شدیم دیدیم که اینطور نیست. البته شرایط کاملا عوض شده است و کارهایی که در تلویزیون ایران و جهان ساخته می‌شود عالی هستند.

حالا که کمی دورتر از سینما ایستاده‌اید در سال گذشته فیلم درخور توجهی دیدید؟

هر وقت کاری از مضامین تکراری فاصله بگیرد از آن استقبال می‌کنم. متاسفانه نه فقط در سینما بلکه در موسیقی و تجارت‌هایمان وقتی کاری گل می‌کند همه به سمت و سوی آن می‌روند تا کاری شبیه به آن را بسازند، در حدی که همان کار اولیه نیز خراب می‌شود.این خوب است در کارهایمان از خوب‌ها الهام بگیریم اما برخی می‌خواهند دقیقا شبیه به همان کار را بسازند. این به‌طور قطع نتیجه‌ای نخواهد داشت و در بهترین حالت ما می‌خواهیم عین همان را بسازیم. کار خوب همان کار اصلی هست دیگر چه نیازی به ساختن دوباره است؟

در تلویزیون این کپی‌کاری‌ها به‌خاطر موارد زیادی کمتر اتفاق می‌افتد و برای همین شاید پیشنهادات تکراری در آن کمتر اتفاق بیفتد.

بله؛ البته این اتفاق در تلویزیون به‌خاطر داستان‌ها و طراح‌هایی که برده می‌شود متفاوت است زیرا تلویزیون به‌طور کل سیاست‌ها و مولفه‌های خودش را دارد. از طرفی در تلویزیون رقابت به این شکل وجود ندارد و خوشبختانه این بخش رقابتی‌نبودن به تلویزیون کمک کرده است اما متاسفانه این اتفاق در سینما زیاد می‌افتد.

به‌نظرتان این کارهای تکراری تا چه اندازه نتیجه متن‌های تکراری است و چقدر حرف همکارتان، حمید گودرزی را درباره نوید محمدزاده قبول دارید؟

نظری راجع به حرف‌های حمید گودرزی مبنی بر این‌که سینما دست یک عهده افتاده است ندارم و ترجیح می‌دهم خود را درگیر کار کنم و کاری به حواشی ندارم. هنر ارث پدری کسی نیست که فردی بخواهد نسبت به آن احساس مالکیت داشته باشد؛ هنر چیزی است که در ذات آدم‌ها وجود دارد و هرکسی آن را با توانایی‌های خودش نشان می‌دهد. هزینه سینما با گردش مالی که دارد داستان قبری است که در آن مرده نیست و نباید این‌طور به‌خاطر آن به‌هم حمله کنیم و خوب نیست. آدم‌ها باید خودشان را در دل کار نشان دهند و موج سواری بیرون از آب خیلی کار خوبی و پسندیده‌ای نیست. همیشه ترجیح می‌دهم در دریا موج سواری کنم تا در رسانه و فضای مجازی!

پیش‌بینی‌تان درمورد سال ۹۶ چه است؟ آیا نقشه خاصی برای فعالیت‌هایتان دارید؟

نمی‌دانم سال ۹۶ از نظر کاری برایم چطورخواهد بود اما اگر کاری باشد به‌طور قطع با کیفیت است و کمیت آن اهمیتی برایم ندارد. قبل از عید نوروز و همین الان پیشنهاداتی دارم اما آن‌طور نبوده که بخواهم به آن فکر کنم. متاسفانه انتخاب‌های ما در کشور چه در سینما و چه در تلویزیون محدود است و خیلی نمی‌توانیم برنامه‌ریزی دقیقی داشته باشیم و بگوییم؛ می‌خواهم در این ژانر و فضا کار کنیم نه این‌طور نیست؛ فضا محدود است و نمی‌توان به‌راحتی تصمیم گرفت ولی اگر بخواهم در موسیقی یا در تصویر کاری کنم به‌طور قطع کار با کیفیتی خواهد بود تا مخاطبانم از آن لذت ببرند

منبع: پارس نیوز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.parsnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارس نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۲۹۳۸۳۹۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سرگذشت غم‌انگیز نخستین زن بازیگر سینمای ایران؛ صدیقه سامی نژاد که بود؟ (+عکس)

دهم اردیبهشت‌ماه سالروز درگذشت بازیگری است که نه تنها به عنوان نخستین هنرپیشه زن ایرانی شناخته می‌شود بلکه از منظری دیگر او را اولین قربانی در ناتوانیِ بومی کردنِ تفکر مدرن در سینمای ایران می‌دانند. صدیقه‌ (روح‌انگیز) سامی‌نژاد بازیگر فیلم «دختر لر» پس از نقش‌آفرینی در نخستین فیلم خود آنقدر سختی دید که هرگز حاضر به تکرار این تجربه نشد.

به گزارش روزیاتو، نام روح‌انگیز سامی‌نژاد که متولد سال ۱۲۹۵ در کرمان بود، با بازی در نقش «گلنار» در فیلم «دختر لُر» برای همیشه در تاریخ سینمای ایران باقی مانده است. «دختر لر» نخستین اثر ناطق سینمای ایران است و در سال ۱۳۱۲ توسط خان‌بهادر اردشیر ایرانی و عبدالحسین سپنتا ساخته شد.

با پخش «دختر لر» در سینماها که با استقبال فراوانی هم روبرو شد، سامی‌نژاد به شهرت رسید اما بعد سرنوشت بسیار تلخی پیدا کرد.  

فریدون جیرانی سال ۱۳۸۹ در دورانی که پخش یک مصاحبه با فریماه فرجامی بعد از سال‌ها بی‌خبری و با تصاویری تکان‌دهنده از این ستاره سال‌های دور سینما واکنش‌های تندی را به دنبال داشت، در مطلبی بیان کرد:‌

زندگی بازیگران در سینمای ایران تلخ است و این فقط مربوط به سال‌های پس از انقلاب نیست. از ابتدای ورود سینما به ایران این سرگذشت تلخ تکرار شده است. ۱۳ اردیبهشت سال ۱۳۷۶ یک روز صبح به دفتر مجله سینما زنگ زدند و گفتند روح‌انگیز سامی‌نژاد مُرده است. من تا آن روز فکر می‌کردم روح‌انگیز سامی‌نژاد باید سال‌ها پیش مرده باشد. به خانه خواهرش عالیه زند تبریزی زنگ زدم و دیدم خبر درست است. رفتم خانه عالیه زند تبریزی و فهمیدم سامی‌نژاد بعدازظهر چهارشنبه ۱۰ اردیبهشت ۷۶ در سن ۸۶ سالگی در تنهایی مرده و روز پنج‌شنبه ۱۱ اردیبهشت در قطعه ۳۴ ردیف ۴۴ شماره ۴۶ در جایی گمنامی خاک شده است. رختخواب سامی‌نژاد وسط خانه بود. تنها میراث این اولین بازیگر سینما یک کیسه نایلونی بود و داخل آن یک بسته سیگار، یک شناسنامه و بروشور تانشده «دختر لر».

این کارگردان سینما همچنین گفته بود:

من قبل از دیدن این میراث، تصویر سامی‌نژاد را در فیلم تهامی‌نژاد دیده بودم که گریه می‌کرد و دیگر هیچ. «ایران قادری» که یک روز سرشناس‌ترین بازیگر تماشاخانه تهران بود، چه شد؟ چگونه مُرد؟ چه کسی خبر داشت؟ و خیلی‌های دیگر. ریشه سرگذشت تلخ بازیگران در سینمای ایران را باید در جامعه‌ای جستجو کرد که نتوانسته است تفکر مدرن را بومی کند و در خود حل نماید. متاسفانه اولین قربانیان این ناتوانی بازیگران زن سینما بودند.

عباس بهارلو – مورخ و پژوهشگر سینما – در سال ۱۳۸۱ مطلبی درباره این بازیگر نوشته بود که در بخش‌هایی از آن آمده است:

وقتی‌ در سال‌ ۱۳۱۲ فیلمِ‌ «دختر لر» ساخته مشترک‌ خان‌بهادر اردشیر ایرانی‌ و عبدالحسین ‌سپنتا، که‌ صدیقه‌ سامی‌نژاد در آن‌ نقش‌ «گلنار» را بازی‌ می‌کرد، در تهران‌ نمایش‌ داده‌ شد، در میان‌ مردمی‌ که‌ برای‌ بار نخست‌ سیمای‌ یک‌ زن‌ ایرانی‌ را بر پرده سینما دیده‌ بودند واکنش‌های‌ ناگواری برانگیخت، که‌ به‌درستی‌ روشن‌ نیست‌ ــ و احتمالاً هیچ‌گاه‌ نیز معلوم‌ نخواهد شد ــ که‌ آیا خانم‌ صدیقه‌ سامی‌نژاد تصوری‌ از آن‌ واکنش‌ها در ذهن‌ داشته‌ است‌ یا خیر، و آیا اگر می‌داشت‌ حاضر به‌ ایفای نقش در آن‌ فیلم‌ می‌شد؟

گفته می‌شود که در آن مقطع آوانس‌ اوگانیانس‌ نیز کوشش‌هایی را در زمینه ساخت فیلم انجام می‌داد و در این‌باره بهارلو ادامه داده است:

به‌موازات‌ فعالیت‌های‌ سخت‌کوشانه اوگانیانس در ایران، عبدالحسین‌ سپنتا و خان‌بهادر اردشیر ایرانی‌ نیز برای‌ ساختن‌ نخستین‌ فیلم‌ مشترک‌ در هندوستان‌ در جست‌وجوی‌ بازیگر زنی‌ بودند که زبان‌ فارسی‌ بداند و نقش‌ «گلنار» را در فیلم‌ «دختر لر» بازی‌ کند. تا قبل‌ از دوره پهلوی‌ِ اول‌ بازی‌ زنانِ ‌مسلمان‌ در نمایش‌ها و تعزیه‌ها ممنوع‌ بود و بازیگران‌ زنی‌ که‌ در این‌ سال‌ها در فیلم‌های‌ اوگانیانس‌ و مرادی‌ ایفای‌ نقش‌ می‌کردند مانند مادام‌ سیرانوش، لیدا ماطاوسیان، ژاسمین‌ ژوزف، زما اوگانیانس‌ و آسیا قسطانیان‌ (کوستانیان) از بانوان‌ ارمنی‌ بودند که‌ اکثر آن‌ها از صحنه تئاتر به ‌سینما آمده‌ بودند، به‌همین‌ دلیل‌ موانع‌ کم‌تری‌ بر سرِ راه‌ خود داشتند.

سپنتا موفق‌ شد صدیقه‌ (روح‌انگیز) سامی‌نژاد، همسر یکی‌ از کارکنان‌ کمپانی‌ امپریال فیلم‌ بمبئی، را که‌ از سیزده‌ سالگی‌ از کرمان‌ به هندوستان‌ رفته‌ بود مجاب‌ کند و با این‌ توضیح‌ که نام‌ او به‌عنوان‌ نخستین‌ بازیگر زن‌ در تاریخ ‌سینمای‌ ایران‌ ثبت‌ خواهد شد ــ که‌ شد ــ موافقت‌ او و شوهرش، دماوندی، را برای‌ بازی‌ در فیلمش‌ جلب‌ کند. بدین‌ ترتیب‌ گروه‌ هندی‌ ـ ایرانی‌ عبدالحسین‌ سپنتا و اردشیر ایرانی‌ کار خود را در هندوستان‌ آغاز کرد.

«دختر لر» نخستین‌ بار در سی‌ام‌ آبان‌ ۱۳۱۲ در دو سینمای‌ مایاک‌ (دیده‌بان) و سپه‌ بر پرده‌ آمد، و نمایش‌ آن، سال‌ بعد از دوم‌ مردادماه‌ ۱۳۱۳ در سینما مایاک‌ تکرار شد، و پس‌ از یک‌ ماه‌ از چهارم ‌آذر نمایش‌ آن‌ در سینما سپه‌ به‌ مدت‌ پنجاه‌ روز ادامه‌ یافت. سپس‌ با یک‌ دو هفته‌ وقفه‌ در همین‌سینما از نو بر پرده‌ رفت. استقبال‌ از فیلم‌ بسیار پُرشور بود و حتی‌ «مادر بزرگ‌های‌ خیلی‌ پیر» هم‌ رفتند تا سرگذشت‌ «دختر لر» را به‌چشم‌ ببینند.

 ایفای‌ نقش‌ گلنار در «دختر لر» موجب‌ شد که‌ صدیقه‌ سامی‌نژاد چنان انگشت‌نما و زبانزد خاص‌ و عام‌ شود که هم با دشنام روبرو شد و هم با تشویق برخی مردم در شهرهای مختلف.

سامی‌نژاد در سال‌ ۱۳۴۹ یعنی ۳۷ سال‌ پس‌ از نمایش‌ «دختر لر»، در مستندی از محمد تهامی‌نژاد با نام‌ «سینمای‌ ایران‌ از مشروطیت‌ تا سپنتا» حضور یافت‌ و به‌ روایت‌ زندگی‌ دشوار و پر از رنج خود پرداخت.

از تهامی‌نژاد نقل‌ شده است‌:

اغلب‌ به‌طور کنترل‌نشده‌ای‌ می‌خندید و در حالی‌که‌ اشک‌ در چشمانش‌ حلقه‌ زده‌ بود به‌ من‌ گفت‌ که‌ هنگام‌ اقامت‌ در هند ایرانی‌های‌ متعصب‌ او را مورد ضرب‌وشتم‌ قرارمی‌دادند و حتی‌ بطری‌ به‌طرفش‌ پرتاب ‌می‌کردند. به‌طوری‌که‌ همواره‌ مجبور بود همراه ‌با محافظ‌ از استودیو امپریال‌ فیلم‌ خارج‌ شود.

درباره این چهره مستند دیگری با نام «روح‌انگیز سامی‌نژاد» به کارگردانی مجید فدایی نیز ساخته شده که در ارتباط با زندگی نخستین بازیگر زن سینمای ایران و ایفاگر نقش «دختر لر» است.

سامی‌نژاد در حالی در ۸۰ سالگی از دنیا رفت که خاطرات زیادی از دورانی که «دختر لر» ساخته شد و حواشی پیرامون آن بازگو نشد. فریدون جیرانی که مطالعات زیادی درباره تاریخ سینما دارد، با بیان اینکه چنین اتفاقی فقط مختص نخستین بازیگران سینما نبوده، در مصاحبه‌ای با ایسنا گفته بود:‌

بسیاری از بازیگران سینما، حرف و تاریخ سینما را با خود به زیر خاک بردند. من بارها به آن‌ها گفته بودم که اجازه بدهید این اطلاعات به نسل‌های دیگر انتقال داده شود، اما بسیاری از آن‌ها به این موضوع توجه نکردند.

قدیمی‌های معروف، بریده‌اند و سعی می‌کنند که صحبت نکنند، چون معتقدند سال‌ها به آن‌ها بی‌لطفی شده است و دل پرگلایه‌ای دارند. مثل ناصر ملک مطیعی که من یک بار از او دعوت کردم تا به خانه سینما بیاید و درباره «چهارراه حوادث» (فیلمی به کارگردانی ساموئل خاچیکیان) صحبت کند و هرچه اصرار کردم موافقت نکرد. فردین هم دق کرد، در حالی که می‌توانست بازی کند. در یکی از برنامه‌های تلویزیونی هفت، بعد از سال‌ها آقای افخمی گفت که اگر به تاریخ سینما مراجعه کنید می‌بینید که بعد از فیلم «گنج قارون» تعداد سینماهای تهران افزایش پیدا کرده است بنابراین نمی‌توان نقش فردین را در تاریخ سینمای ایران انکار کرد اما سال‌ها تلاش شد که این نقش را انکار و حذف کنیم اما نتوانستیم. برای همین بعد از فوت او تشییع جنازه باشکوهی شکل گرفت. او می‌توانست بازی کند، چرا بازی نکرد؟ اگر بازی می‌کرد چه اتفاقی می‌افتاد؟ در سینمای سی سال اخیر که علی بی‌غمی وجود نداشت، می‌توانست نقش یک پدر را بازی بکند.

کانال عصر ایران در تلگرام

دیگر خبرها

  • نام بازیگر مرد مشهور فرانسوی در سیاهه متجاوزان سینما
  • تصویری از بازیگر زن تلویزیون در فرودگاه؛ ترک خاک ایران برای همیشه؟
  • (ویدیو) فیلم رقص آذری حامد آهنگی و بازیگر سرشناس ! / همه به وجد آمدند
  • نام بازیگر مرد مشهور فرانسوی در سیاهه متجاوزان سینما / صنعت سینما برای زنان جای امن‌تری می‌شود
  • بازیگر قدیمی سینما به کما رفت + عکس
  • بازیگر قدیمی سینما به کما رفت
  • رقص آذری حامد آهنگی در مقابل مردم به همراه بازیگر پیشکوست سینما (فیلم)
  • بازیگر قدیمی سینما به کما رفت/ عکس
  • سرگذشت غم‌انگیز نخستین زن بازیگر سینمای ایران؛ صدیقه سامی نژاد که بود؟ (+عکس)
  • سرگذشت غم‌انگیز نخستین زن بازیگر سینمای ایران